اجتماعیبودن و برخورداری از مهارتهای ارتباطی موهبت بزرگی است؛ بویژه در جهان امروز که فناوری اطلاعات لحظه به لحظه انسانها را در موقعیتهای ارتباطی و تعاملی بیشتری قرار میدهد.
پر واضح است در چنین شرایطی افرادی که از این مهارتها بهره چندانی نبرده باشند، متحمل زیانهای جبرانناپذیری خواهند شد. در کنار تمام روشهای تقویتی و درمانی برای این افراد، ازسوی متخصصان روش جالبی پیشنهاد شده است که ما آن را «داستاندرمانی» مینامیم.
این روش که به طور مختصر در مجله ریدرزدایجست به آن پرداخته شده، هیچ دنگ و فنگی ندارد. سواد خواندن و نوشتن میخواهد و دل سپردن به کتابهای داستان.
رایموند ا. مار، استادیار روانشناسی در دانشگاه یورک تورنتو میگوید: «خواندن بسیار زیاد داستانها سبب بالوپر گشودن تخیل افراد و پرواز در آسمان جهانهای نو خواهد شد.»
به این ترتیب دروازه شهرهایی بسیار دور به روی ما گشوده خواهد شد و با افرادی که تا پیش از این غریبههایی بیش نبودند، احساس قرابت و آشنایی خواهیم کرد. بعلاوه، داستان میتواند شما را به دنیایی بکشاند که افقهای جدیدی را ببینید و خورشید انگیزههایتان را که در غروب روزمرگی رو به افول است، دوباره در آسمان زندگیتان بالا بکشید.
همدلی
یکی از مشکلات افراد در زندگی اجتماعی ناتوانی در برقراری ارتباط صمیمانه و همدلانه با اطرافیان است. یکی از علل ریشهای این ناتوانی درواقع ناتوانی در درک «دیدگاه» دیگران نسبت به زندگی است.
محققان دانشگاه یورک میگویند داستانهایی که میخوانیم، میتوانند زمینه را برای تغییر دیدگاه مان در زندگی مهیا کنند. غرقشدن مخاطب در زندگی شخصیتهای داستان، توانایی او را در درک احساس دیگران و همدلی با آنها تقویت خواهد کرد. دیدن جهان از دریچه نگاه جین ایر مثلا میتواند کمکتان کند دیدگاه خواهر همسر خود را همدلانه درک کرده و از این طریق با او ارتباط صمیمانهتری برقرار کنید.
پذیرش
ممکن است بسیاری از افرادی که با آنها برخورد میکنیم، سبک یا عاداتی در زندگی داشته باشند که درک آن برای ما دشوار باشد یا حتی ما را آزرده خاطر کند. به همین دلیل احساس میکنیم هرگز نمیتوانیم با چنین افرادی تعامل کنیم.
روانشناسان دانشگاه بوفالو میگویند زمانی که شما با شخصیتهای داستان در کتابی که در دست دارید همذاتپنداری میکنید، گونه جدیدی از زندگی را تجربه خواهید کرد و همین تجربه ذهنی ظرفیت شما را در زندگی واقعی بالا خواهد برد. به این ترتیب پذیرای افراد بسیار بیشتری خواهید بود.
درخشش خاطره
ظاهرا عموم مردم تاثیر داستان را در بخش پایانی آن میبینند که به نوعی جمعبندی کل ماجراست. درست است یک پایان خوش میتواند روح مخاطب را به پرواز درآورد، اما با این حال نباید از اتفاقات جزئی داستانها نیز غافل بود. رمانها میتوانند نامحسوس و غیرمستقیم نیز احساس خوشی و شادی خوانندگان را برانگیزد. رویدادهای کماهمیت در داستان میتواند خاطراتی خوش را در ذهن مخاطب آفتابی کرده و روز او را روشن و درخشان کند.
الهام
بتازگی مطالعهای در دانشگاه ایالتی اوهایو نشان داده است خواندن داستان درباره فردی که از پس موانع بر میآید، میتواند شما را برانگیزد به سوی اهداف خود گام بردارید.
مثلا اگر شما در آرزوی ارتقای شغلی باشید و شخصیت داستانی با لیاقت و درایت توانسته باشد رئیس اداره خود شود، این انگیزه در شما ایجاد خواهد شد که در دنیای واقعی همین راه را بروید. هر چه شما همذاتپنداری بیشتری با این شخصیت احساس کنید و شرایط او را به خودتان نزدیک تر ببینید، بیشتر احتمال دارد دست به کار اقدامی شوید که راه را برای رسیدن به آرزو یا هدفتان هموار سازد.
سبک زندگی
داستانهایی که میخوانیم، میتوانند زمینه را برای تغییر دیدگاه مان در زندگی مهیا کنند. غرقشدن مخاطب در زندگی شخصیتهای داستان، توانایی او را در درک احساس دیگران و همدلی با آنها تقویت خواهد کرد.